بی وفا ...

درد نگاهت را فهمیدم اما به رویت نیاوردی

وقتی که می رفتی،گفتمت نرو ولی رفتی

رفتی و قلبم را به درد اوردی 

رفتی و تنهایم گذاشتی

رفتی و رفتنت فراموشم نمی شود

ای کاش می دانستم که فراموشم کرده ای

ای کاش می توانستم فراموشت کنم

هیچ وقت نگذاشتی حرف دلم را بزنم 

گفتم دوستت دارم و هیچگاه فراموشت نمی کنم ولی گفتی همه حرف است

تنهایم گذاشتی با اینکه میدانستی دنیای منی

وفا کردم و وفا ندیدم

جفا نکردم و جفا دیدم

این رسم روزگار است؟

تنهایی،جدایی،هجران،فراق...

همه اش نصیبم شد

رفتی اما این رسم روزگار نبود.



برای کپی کردن متن لطفا از صاحب آن اجازه بگیرید. یک ایمیل به نویسنده اصلی ارسال شد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد